کتاب دیدم پسرم با شیطان می رقصد

اثر دیوید شف از انتشارات دایره - مترجم: حسینعلی مقیمی-بهترین خود زندگی نامه ها

چه اتفاقی برای پسر زیبای من افتاد؟ به خانواده ما؟ من چه اشتباهی کردم؟ این ها سوالات پیچیدگی است که هر لحظه از سفر دیوید شیف را از طریق اعتیاد پسرش نیک به مواد مخدر و گام های پیش پا افتاده برای بهبودی خالی کرد. پیش از اینکه نیک شف به کریستال مت وابستگی داشت، او یک پسر جذاب بود، خوشحال و خنده دار، ورزشکار و دانشجوی افتخار که دو خواهر و برادر جوانش را دوست داشت. پس از مت، او یک لرزش لرزان بود که دروغ گفت، به سرقت رفته و در خیابان ها زندگی می کرد. دیوید شیف اولین علامت هشدار ظریف را نشان می دهد: انکار، 3 ماموریت تماس تلفنی (کدام یک است؟ پلیس؟ بیمارستان؟)، بازنشستگان. مشکالت او با نیک به خودی خود وابسته شد و نگرانی وسواس و استرس عواقب فراوانی را متحمل شد، اما به عنوان روزنامه نگار، او به طور غریزی تحقیق می کرد که هر راه درمان که ممکن است پسرش را نجات دهد و حاضر به رهایی از او نباشد. پسر زیبا یک خاطره شدید است که فورا به فریبنده ی هیجان انگیز عشق ورزیدن به کودک که به نظر می رسد فراتر از کمک است، به ارمغان می آورد. (کمتر)


خرید کتاب دیدم پسرم با شیطان می رقصد
جستجوی کتاب دیدم پسرم با شیطان می رقصد در گودریدز

معرفی کتاب دیدم پسرم با شیطان می رقصد از نگاه کاربران
ارسال شده در قفسه InflictedI هرگز تجدید نظر meth را درک نمی کنم. این در آزمایشگاه های مخفی ساخته شده است که از یک مجموعه ای از مواد شیمیایی استفاده می کنند که برای سلامت شما قابل اشتعال و خطرناک هستند. این دارو بسیار اعتیاد آور است و دارای عوارض جانبی خطرناک است. دندان های شما سقوط می کنند، فک شما فرو می ریزد، این زخم ها و زخم های ناگوار را می گیرید، گونه های شما توخالی می شوند، و چشمان شما فرو می ریزند و این فقط در خارج است. در داخل، مغز شما شبیه پنیر سوئیس است، شما تبدیل به پارانویید، تحریک پذیر و حتی خشونت آمیز است. در یک زمان، کوکائین دارو انتخابی من بود. هیچ لوازم جانبی فانتزی، بدون سوزن، و این مشتق شده گیاهی است. بالا اینقدر طول نمی کشد و اگر من بخواهم متوقف شود، علائم احتمالی فیزیکی وجود ندارد. به علاوه، این مزایای اضافه وزن را پایین نگه داشت، زندگی من حزب را به من آموخت و دوستان بیشتری را به دست آورد، زیرا می دانستم چه چیزی باید انجام شود. پس باید برای شما سالم تر باشد، درست است؟ چه کسی شوخی کردم؟ عملکرد شغلی من رنج می برد، من پارانوئید شدم، من به سختی در حال خوردن غذا بودم، و من صرفا به طور متناوب خوابیدم. خونریزی بینی، سرگیجه، خشکی دهان، بینی و افسردگی وجود داشت. در طول یک مهمانی که مواد مخدر، الکل و گربه ها شایع بودند، یک اتاق فریبنده اورژانس برای یک حمله آسم وجود داشت. غفلت من به ذکر است که مصرف مواد مخدر من به دکتر درمان من تقریبا باعث شده من یک حمله قلبی داشته باشم. یک صبح بیدار شدم و به اندازه کافی تصمیم گرفتم. عشق من با مواد مخدر خیلی سریع شروع شد. از آن روز، هرگز چیزهای دیگر را لمس نکردم. داستان های مربوط به معتادان به مواد مخدر را می خوانید، اما هیچ یک از دیدگاه والدین سخن نمی گویند. نیک شف، دانشجوی کالج در اوایل دهۀ 20، به اعتیاد خود ادامه می دهد. این یک داستان زیبا و دردناک است که توسط پدرش گفته شده است. Heâ € ™ ثانیه یک انسان کامل نیست و heâ € ™ ثانیه اشتباهات بسیاری ساخته شده است، اما در ذهن من هرگز شک نیست که او پسر عاشقانه عزیزم. از طريق بالا رفتن و پايين آمدن اعتیاد نیک، نگرانی و ترس مداوم او در نهایت بر سلامتی او تأثیر می گذارد تا اینکه در نهایت به دنبال کمک هایی که او نیاز داشت و آموخته برای ایجاد مرزهای سالم. مامان به دنبال داستان نیکه - آنچه که او شروع به استفاده از آن کرد، ارتباطش با والدین و خواهران و برادرانش و تأثیرات والدینش در مورد او بود. همه می توانم بگویم من خوشحالم که من بچه ها را ندارم.

مشاهده لینک اصلی
پس از شنیدن دیوید شف و پسرش نیک در NPR، من این کتاب را از کتابخانه بررسی کردم. من این کتاب را آزاردهنده و بی معنی (برای یک خاطره) یافتم و هنوز نمیتوانم آنرا بگذارم. دیوید شیف درباره استفاده از مواد مخدر خود بحث می کند و به مسائل مربوط به نارسایی / تعهدش به عنوان عامل در طلاقش از مادر نیکی که اغلب او را برای مشکلات پسرانش سوگند می زند، صحبت می کند، اما او هرگز درباره ریشه مسائل خود (و یا حتی به طور خاص آنچه آنها فراتر از عدم بلوغ) و یا اینکه چگونه آنها بر سبک فرزند خود تاثیر گذاشت - و یا حتی سبک فرزند خود را فراتر از @ زدن @ و سرگرم کننده در طول زمان او / نیک (به نظر می رسد او تنها نظارت بر نیک زمانی که او گرفتار W / مواد مخدر). شما درباره دوران کودکی دیوید شف چیزی یاد نمی گیرید و تنها متوجه شدم که یکی از پدربزرگ و مادربزرگ نیکس از الکل به خاطر خواندن نیش دار فوت کرد. اجازه بدهید اضافه کنم که پس از طلاق، دیوید شیف به طور مرتب نیک را به احزاب و عروسی های شلوغ می برد، و رفتار او را مانند یک دوست @ @ (حقیقت نیز توسط Sheff در خاطراتش به تصویر کشیده شده است، اما در نکته نکته نکته های نیکس نشان داده شده است). بنابراین به وضوح لایه های بیشتری وجود دارد - مانند اینکه قادر به تعیین مرز مناسب به عنوان یک پدر و مادر - به این داستان از شیف مایل به اعتراف یا نوشتن در مورد. در عوض او صحنه خانوادگی را پس از صحنه ی خانواده نیک که این پسر طلایی به عنوان یک کودک / نوجوان است و آزار دهنده می شود، می نویسد: به طوری که او به ندرت پس از طلاق مشکلی با فرزند جوان داشت. یک خاطره ممکن است خاطرات نویسندگان خاطرات گذشته باشد، اما دیوید شیف واقعا در مورد تاثیرات رفتاری خود بر روی پسرش فراتر از آشکار است. در کنار این، شما برای نیک تلاش می کنید تا عمل خود را با استفاده از توانایی های مختلف و عود بیماری که من تا پایان مطالعه را حفظ می کنم، و اطلاعات / تحقیق در مت واقعا جالب و ترسناک / آموزنده است، مخصوصا اگر شما بچه داشته باشید.

مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را دوست داشتم بسیار بهتر از نیشگون گرفتن. پدر یک نویسنده عالی است و او کار بسیار خوبی را انجام داد و من احساس می کردم که احساس می کنم که تجربه ی او را تجربه می کنم. او همچنین تحقیقات زیادی در مورد کریستال مت و اثرات آن بر کاربران ارائه می دهد. بعد از خواندن نیشگون گرفتن، رتبه من را از 5 به 4 تغییر دادم. پس از خواندن پسر زیبا، من واقعا در مورد دسترسی به مواد مخدر فریاد زدم، و پدر آن را به نظر می رسد به نظر می رسد که هر کس در جهان در نهایت حداقل یک بار در زندگی خود مواد مخدر را امتحان کنید و همه بچه ها آزمایش بدون توجه به اگر آنها شده اند گفت که آن بد است یا نه. با این حال او تمام داستان درباره پسرش را نگفت. در نیشگون گرفتن، نیک نشان می دهد برخی از رویدادهای بسیار گرافیکی در اوایل دوران کودکی، و پدر او او را به او بیش از حد. من در ذهنم تردید ندارم که بخشی از آنچه نیک به مواد مخدر هدایت می کند. من نمی فهمم که والدین بسیاری متوجه می شوند که اهمیت دارد که سال های اولیه در زندگی فرزندشان باشد. ذهن آنها مانند اسفنج ها است. پدر نیکس او را به احزاب بزرگ که او را ملاقات druggies. او قادر به تماشای فیلم هایی بود که مناسب بزرگسالان بودند. هنگامی که به رابطه نیک با پدرش رسید، چند قاعده و مرز وجود داشت. نیک حتی در کتاب خود اذعان می کند که او احساس می کرد که او خیلی سریع رشد کرد، و او کودکی عادی نداشت. در طول پسر زیبایی، پدر این بازی را انجام می دهد @ Woe من @ battle است، و البته من با او همدردی داشتم؛ زیرا نمی توانم تصور کنم که یک پدر و مادر و تماشای فرزند خود زندگی خود را نابود کند، اما من فکر می کنم کمی بیشتر به داستان وجود دارد پدر در کتاب خود فاش نکرده بود که مهمترین دلیل اینکه چرا NIC شروع به مصرف مواد مخدر کرد. این بازنگری به نظر می رسد بسیار سخت است، اما من خیلی ناراحت شده ام که چگونه پدر و مادر فرزندان خود را گاهی اوقات فرزندان خود را افزایش می دهند، و سپس آنها تعجب می کنم که چرا فرزندان خود را درگیر با مواد مخدر، جنس، و مبارزه در زمانی که آنها مسن تر.

مشاهده لینک اصلی
این یک کتاب پر از نمونه های متعدد است که چگونه بیش از حد آرایش کردن یک پسر توسط پدرش می تواند به عنوان بسیاری از مشکلات به عنوان توجه کافی به کودک توجه شود. اگر شما می توانید این پدر را باور کنید، پسرش چیزی کمتر از آمدن دوم بود. جای تعجب نیست که پسر دروغگو، دزدیدن، معتاد به خود جذب شده است که چندین واکسن را برای زدن یک عادت ربوده است. این یک داستان احتیاطی برای والدین است. خوب، من فقط خواندن آنچه که من نوشتم، و من آن را احتمالا خیلی سخت می دانم. اما من واقعا اعتقاد دارم که بیش از حد دلسرد کننده به آن افتخار میکنیم تا اهمیت و هوشمندی کودکانمان را تحسین کنیم. برای من این پسران تصور می کردند br alignence خاموش صدای هوشمندانه ایده آل و خود مهم است. به علاوه، من فکر نمی کنم که نویسنده واقعا می تواند آنچه را که او می تواند انجام دهد برای سرعت بخشیدن به بچه های خود را در حال آمدن به گرفتن اعتياد است. پدر پدربزرگ بود که باعث آسیب به پسران شد.

مشاهده لینک اصلی
*** هیچ تفریح ​​*** این خیلی بیشتر از یک خاطره ی مستقیم درباره ی یک پدر است که برای نجات جان پسرش معتاد به مواد مخدر خود تلاش می کند. به طور قابل توجهی، این یک اظهار قلب محض به عشق بی قید و شرط والدین برای یک کودک است. من به شدت توسط پسر زیبا نقل مکان کرد و می دانم که هرگز آن را فراموش نخواهم کرد. با توجه به این که چگونه روزنامه نگار دیوید شف روایت را تنظیم می کند، این حساب حتی دشوارتر می شود. او از همان ابتدا آغاز شد، زمانی که پسر محبوبش، نیک، متولد شد، نشان داد که این پسر طلایی امریکایی آمریکایی که شیک و دوست داشتنی بود، به نظر می رسید برای خوشبخت ترین و موفق ترین آیندگان بود. شیف معتقد بود که نیک نوعی از بچه است که هیچکس انتظار ندارد به یک معتاد به مواد مخدر تبدیل شود. این حساب کاربری را به خوبی نشان می دهد که مهم ترین عاملی است که اعتیاد را تبعیض نمی کند. پسر زیبا یک دستاورد فوق العاده و وحی است. شف هرگز از تلاش برای زنده ماندن هر روز به لحظات آزاردهنده اش دست نکشید: گفتگو های تنش و بعضی اوقات با نیک، ترس فلج کننده، سرزنش، ناامیدی و نگرانی تکان دهنده - وفادارترین همدم او. همانطور که شیف بعدا در این کتاب می گوید، اعتیاد Nica به وسواس شف تبدیل شد، اعتیاد به خودی خود است. نکته خاطره آمیز از خشونت خبری است. شف یک راوی متواضع است که برخی از سرزنش کردن - احتمالا بیش از او باید - برای اعتیاد نیک است و او با باز بودن کامل صحبت کرد: هنگامی که من تنها هستم، اما من گریه می کنم به طوری که من از آنجایی که من یک پسر جوان بودم گریه کردم. نیک به من عادت کرد که نتوانم گریه کنم. در موارد نادر زمانی که چشمان من در حال چرخش بود، او در مورد اشک های سست شده من شگفت زده شد. حالا اشک ها در لحظات غیر منتظره برای هیچ دلیلی آشکار می آیند، و آن ها با سرخوردگی می روند. آنها از من می ترسند. از جهنم من را از بین می برد تا از دست رفته و نا امید و بی نظیر و ناامید شود. تظاهرات علی-آنون، جایی که او بیش از یک بار گریه کرد، ضروری بود. تمام وقت پسر او در خیابانهای سانفرانسیسکو زندگی می کرد، سایه ای از سابقۀ خودش بود. پسر پسر، عمدتا به متامفتامین معتاد شد، و در تلاش برای نجات او، شیف تحقیق کرد. دشمن خود را آشکار کنید، تفکر او بود. او بسیاری از این تحقیقات را در پسر زیبا انجام داد. این دارو بر خلاف دیگران است - مخرب تر، به ویژه برای ترک سخت است. تحقیقات اثبات کرده اند که این آنتی بیوتیک است که از لحاظ جسمی مغز به مراتب بیشتر از کوکائین و سایر داروها را تغییر می دهد. آسیب مغزی ممکن است دائمی باشد و معتاد به آن نتواند دوباره بهبود یابد. خواندن این مطلب، دانستن اینکه چگونه شواهد فرزند ناامید کننده معتاد، پسر زیبا را به قلمرو ترساندن هل می دهد. بسیاری معتادان خاطراتی در مورد مبارزات خود نوشته اند، اما چگونه مبارزات خویشاوندانشان بیشتر رمز و راز است. این خاطره یک خلأ مهم را پر می کند، زیرا، همان گونه که شیف می گوید، درد و رنج آنها نیز تغییرناپذیر و کورکورانه است، فقط به شیوه ای متفاوت، و آنها نیاز به اعتبار و حمایت دارند. اعتیاد بیش از معتاد است. پسر زیبا یک تجربه عمیق در حال حرکت است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دیدم پسرم با شیطان می رقصد


 کتاب شرفنامه (تاریخ حفیظ الله خانی)
 کتاب The Woman in Me
 کتاب یک دست گلف با پدرم
 کتاب خاطراتی از دنیای پزشکان و پرستاران
 کتاب شفق در خم جاده ی بی رهگذر
 کتاب طبیعت بیجان با صدف ها و لیمو