این ده سال است که مایکل آلبوم اولین بار به حکمت موری شوارتز با جهان پیوسته است. در حال حاضر، دوازده میلیون نسخه بعد، در یک کلمه پس از آن، میچ آلبوم دوباره به معنای درسهای زندگی موری و تأثیری ملایم و غیرقابل برگشت جلسات سه شنبه خود در تمام آن سالها بازتاب می یابد. . .
_____
شاید پدربزرگ و مادربزرگ یا معلم یا همکار باشد. کسی که مسن تر، بیمار و عاقل باشد، هنگامی که شما جوان بودید و در جستجوی شما بود، به شما کمک کرد تا جهان را به عنوان یک مکان عمیق تر ببینید، به شما توصیه های صحیح برای کمک به راه خود را از طریق آن انجام دادم.
برای میچ آلبوم، آن شخص موری شوارتز، استادیار کالجاش از نزدیک به بیست سال پیش بود.
ممکن است، مانند میچ، شما را از این مربی که در راه خود ساخته اید، از دست دادید، و بینش از بین رفت، و جهان به نظر می رسید سردتر بود آیا مایل به دیدن این فرد دوباره هستید، از سوالات بزرگتر که هنوز شما را تحقیر می کنند، سوال کنید، امروزه برای زندگی شلوغتان، عقلتان را به همان شیوهای که شما جوانتر بودید، می گیرید؟
میچ آلبوم شانس دوم را داشت. او موری را در ماههای آخر عمر مردان مسن تر کشف کرد. دانستن اینکه او در حال مرگ بود، موری با هر بار سه شنبه متیچ در مطالعه خود ملاقات کرد، درست همانطور که در کالج پشت سر گذاشت. رابطه بازسازی آنها به یک کلاس "نهایی" تبدیل شد: درس زندگی زندگی.
خرید کتاب سه شنبه ها با موری
جستجوی کتاب سه شنبه ها با موری در گودریدز
معرفی کتاب سه شنبه ها با موری از نگاه کاربران
عالی بود! یه گنجینه درست و حسابی از درسای زندگی که طوری نوشته شده که آدم رو خسته نمی کنه، بلکه مشتاقش می کنه به ادامه دادن و یادگیری بیشتر:)
مشاهده لینک اصلی
فراموشى
به قول هايدگر، انسان @هستنده اى پرسشگر@ است؛ تنها موجودى كه از وجود، هستى و واقع بودن خود در جهان، با خبر است و مى تواند از آن پرسش كند و دست به تصميم بزند. هستى، قابل فهم ترين و مطمئن ترين مسئله براى انسان است و در عين حال، هيچ گاه توجهى بدان ندارد؛ علت اول غير قابل بررسى بودن خود هستى ست. هستى -بر خلاف هستنده ها- با وجود اطمينان غير قابل انكارى كه از بودنش به انسان القا مى كند، هيچ بنياد و اساسى به دست انسان نمى دهد تا بتواند به واسطه شان، آن را بررسى و تحليل كند. علت بعدى، خاصّ انسان مدرن است كه تفكر تكنولوژيك بر او حاكم است و همه چيز -حتى انسانها- را به عنوان منبع، سرمايه و ارقام نگاه مى كند و درصدد تسلط بر و بهره بردارى از آنهاست؛ اين تفكر خواهان قدرت و تسلط افزاينده ست و به حقيقت بى اعتناست و انسان را از پرسشگرى باز داشته است. انسان موجود ذاتاً اصيلى است كه تمايل زيادى به غير اصيل زيستن دارد و نه تنها هستى اش را فراموش مى كند، بلكه خود اين فراموشى را نيز فراموش مى كند.
نيستى
هستى، با نيستى معنا پيدا مى كند و كامل مى شود. نيستى همواره محدوديت زمان را به ما يادآورى مى كند و همين موعد مقرر است كه ما را به زندگى و تكاپو وا مى دارد. گاهى اوقات ديدن چهره ى مرگ، اين موجود فراموشكار را به اضطراب وا مى دارد و درنتيجه او را به پرسش از هستى -و موضوعات وابسته به آن- فرا مى خواند. همان اتفاقى كه براى شخصيت هاى بى شمارى، چه در دنياى واقعى و چه در دنياى فانتزى، مى افتد و زندگى شان را زير و رو مى كند. مورى -و به تاثير از او، خود ميچ آلبوم- يكى از آن اشخاص است؛ استاد دانشگاهى كه به بيمارى ALS - اسكلروز جانبى آميوتروفيك، همان بيمارى استيون هاوكينگ كه موجب تخريب تدريجى دستگاه عصبى مى شود- مبتلا شده و در سراشيبى تندِ نيستى به حركت مى افتد ( و شايد تنها نكته ى مثبت كتاب، نشان دادن پيشروى و تخريب اين بيمارى وحشتناك است كه حتى خود خواننده را نيز مضطرب مى كند). هم او و هم شاگردش -ميچ آلبوم- كه چهره ى مرگ را اين گونه نزديك مى بينند، تصميم مى گيرند كه هر سه شنبه پرسش هاى هستى شناسانه اى را مطرح و راجع به آنها مباحثه كنند.
آب هاى سطحى
اينكه امتياز پايينى براى كتاب در نظر گرفتم دليلى بر بد بودن كتاب نيست و علتش صرفاً آن است كه من پاسخ هاى عميق ترى از اين سوالات، انتظار داشتم. نويسنده كتاب اقيانوسى را هدف مى گيرد و فقط در سطح شنا مى كند؛ سوالات مهمى مطرح و به جواب هايى كلّى، سربسته و كليشه اى بسنده مى شود و از اين جهت، كاملاً در قامت يك كتاب خوديارى طبقه بندى مى شود. اگر تا به حال در فراموشى به سر مى برديد و هنوز شروع به پرسش نكرده ايد و در اين زمينه تازه كاريد، اين كتاب براى شروع گزينه ى مناسبى ست؛ در غير اينصورت، كتابى ست كه چيزى براى افزودن به دانسته هاى شما در خود ندارد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سه شنبه ها با موری
_____
شاید پدربزرگ و مادربزرگ یا معلم یا همکار باشد. کسی که مسن تر، بیمار و عاقل باشد، هنگامی که شما جوان بودید و در جستجوی شما بود، به شما کمک کرد تا جهان را به عنوان یک مکان عمیق تر ببینید، به شما توصیه های صحیح برای کمک به راه خود را از طریق آن انجام دادم.
برای میچ آلبوم، آن شخص موری شوارتز، استادیار کالجاش از نزدیک به بیست سال پیش بود.
ممکن است، مانند میچ، شما را از این مربی که در راه خود ساخته اید، از دست دادید، و بینش از بین رفت، و جهان به نظر می رسید سردتر بود آیا مایل به دیدن این فرد دوباره هستید، از سوالات بزرگتر که هنوز شما را تحقیر می کنند، سوال کنید، امروزه برای زندگی شلوغتان، عقلتان را به همان شیوهای که شما جوانتر بودید، می گیرید؟
میچ آلبوم شانس دوم را داشت. او موری را در ماههای آخر عمر مردان مسن تر کشف کرد. دانستن اینکه او در حال مرگ بود، موری با هر بار سه شنبه متیچ در مطالعه خود ملاقات کرد، درست همانطور که در کالج پشت سر گذاشت. رابطه بازسازی آنها به یک کلاس "نهایی" تبدیل شد: درس زندگی زندگی.
خرید کتاب سه شنبه ها با موری
جستجوی کتاب سه شنبه ها با موری در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
كافى است آدم يكبار انگشت روى سؤالات مهم بگذارد، آن وقت ديگر توانايى چشم پوشى از آن ها را نخواهد داشت.
فراموشى
به قول هايدگر، انسان @هستنده اى پرسشگر@ است؛ تنها موجودى كه از وجود، هستى و واقع بودن خود در جهان، با خبر است و مى تواند از آن پرسش كند و دست به تصميم بزند. هستى، قابل فهم ترين و مطمئن ترين مسئله براى انسان است و در عين حال، هيچ گاه توجهى بدان ندارد؛ علت اول غير قابل بررسى بودن خود هستى ست. هستى -بر خلاف هستنده ها- با وجود اطمينان غير قابل انكارى كه از بودنش به انسان القا مى كند، هيچ بنياد و اساسى به دست انسان نمى دهد تا بتواند به واسطه شان، آن را بررسى و تحليل كند. علت بعدى، خاصّ انسان مدرن است كه تفكر تكنولوژيك بر او حاكم است و همه چيز -حتى انسانها- را به عنوان منبع، سرمايه و ارقام نگاه مى كند و درصدد تسلط بر و بهره بردارى از آنهاست؛ اين تفكر خواهان قدرت و تسلط افزاينده ست و به حقيقت بى اعتناست و انسان را از پرسشگرى باز داشته است. انسان موجود ذاتاً اصيلى است كه تمايل زيادى به غير اصيل زيستن دارد و نه تنها هستى اش را فراموش مى كند، بلكه خود اين فراموشى را نيز فراموش مى كند.
همه مى دانند كه خواهند مرد اما آنرا باور ندارند. اگر باور داشتيم، كارها را به گونه ى ديگرى انجام مى داديم.
نيستى
هستى، با نيستى معنا پيدا مى كند و كامل مى شود. نيستى همواره محدوديت زمان را به ما يادآورى مى كند و همين موعد مقرر است كه ما را به زندگى و تكاپو وا مى دارد. گاهى اوقات ديدن چهره ى مرگ، اين موجود فراموشكار را به اضطراب وا مى دارد و درنتيجه او را به پرسش از هستى -و موضوعات وابسته به آن- فرا مى خواند. همان اتفاقى كه براى شخصيت هاى بى شمارى، چه در دنياى واقعى و چه در دنياى فانتزى، مى افتد و زندگى شان را زير و رو مى كند. مورى -و به تاثير از او، خود ميچ آلبوم- يكى از آن اشخاص است؛ استاد دانشگاهى كه به بيمارى ALS - اسكلروز جانبى آميوتروفيك، همان بيمارى استيون هاوكينگ كه موجب تخريب تدريجى دستگاه عصبى مى شود- مبتلا شده و در سراشيبى تندِ نيستى به حركت مى افتد ( و شايد تنها نكته ى مثبت كتاب، نشان دادن پيشروى و تخريب اين بيمارى وحشتناك است كه حتى خود خواننده را نيز مضطرب مى كند). هم او و هم شاگردش -ميچ آلبوم- كه چهره ى مرگ را اين گونه نزديك مى بينند، تصميم مى گيرند كه هر سه شنبه پرسش هاى هستى شناسانه اى را مطرح و راجع به آنها مباحثه كنند.
ما درس هاى اشتباه را آموزش مى دهيم. و تو بايد خيلى قوى باشى كه اگر @سنّت@ برايت كاربرد نداشت، بتوانى ولش كنى. @سنّت@ خود را خلق كن.
آب هاى سطحى
اينكه امتياز پايينى براى كتاب در نظر گرفتم دليلى بر بد بودن كتاب نيست و علتش صرفاً آن است كه من پاسخ هاى عميق ترى از اين سوالات، انتظار داشتم. نويسنده كتاب اقيانوسى را هدف مى گيرد و فقط در سطح شنا مى كند؛ سوالات مهمى مطرح و به جواب هايى كلّى، سربسته و كليشه اى بسنده مى شود و از اين جهت، كاملاً در قامت يك كتاب خوديارى طبقه بندى مى شود. اگر تا به حال در فراموشى به سر مى برديد و هنوز شروع به پرسش نكرده ايد و در اين زمينه تازه كاريد، اين كتاب براى شروع گزينه ى مناسبى ست؛ در غير اينصورت، كتابى ست كه چيزى براى افزودن به دانسته هاى شما در خود ندارد.
اگر چگونه مردن را ياد بگيرى، چگونه زيستن را نيز فراخواهى گرفت.
مشاهده لینک اصلی