کتاب شکسپیر و شرکا

اثر جرمی مرسر از انتشارات مرکز - مترجم: پوپه میثاقی-بهترین خود زندگی نامه ها

فقط چند جفت جوراب كهنه و نامه هاي عاشقانه، و پنجره هاي رو به نوتردامرا براي همه ي شما مي گذارم تا لذتش را ببريدد، و مغازه ي خنزر پنزري عزيزتر از جانم را كه شعارش اين است:«با غريبه ها نامهربان نباشيد. مبادا فرشتگاني باشند در لباس مبدل»ممكن است بدون بر جا گذاشتن نشاني اي از خودم ناپديد شوم، اما همين قدر بدانيد كه ممكن است در سرگرداني ام به دور دنيا همچنان مشغول راه رفتن در ميان شما باشم . كلمات بالا از جرج ويتمن صاحب كتابفروشي «شكسپير و شركا» است؛ كتاب فروشي پاريسي خارق العاده اي كه شخصيت اصلي اين داستان است. جرمي مرسر نويسنده ي اين رمان، چنان كه شرحش را خواهيد خواند، مدتي را ‍‍"شكسپير و شركا" گذرانده است. كتاب او كه شرح ماجراي پر كشش همين اقات است با دو عنوان مختلف به زبان انگليسي منتشر شده است؛ «زمان آن جا سبك مي گذشت» و «كتاب ها، باگت ها و ساس ها» و نيز به چند زبان ديگر هم ترجمه شده


خرید کتاب شکسپیر و شرکا
جستجوی کتاب شکسپیر و شرکا در گودریدز

معرفی کتاب شکسپیر و شرکا از نگاه کاربران
ديروز بعد اخرين امتحانم دويدم رفتم يكي از كتاب فروشي هاي جلو دانشگاه و به مناسبت زنده موندن تا اخر امتحانا واسه خودم جايزه خريدمش و تا سوار مترو شدم شروع به خوندنش كردم. براي مني كه ماه هاست با كتاب هاي فلسفي و در جست و جوي زمان از دست رفته مشغولم، مثل تعطيلات رفتن بود. انقدر داستان روان و جذابي بود كه نمي شد بذاريش زمين تا قبل تموم شدنش. و البته كه موضوعش، درباره ي يكي از دوست داشتني ترين مكان هاي ممكن در جهانه كه ارزومه برم و ببينمش. خلاصه كه جون ميداد براي كنار پنجره نشستن و خوندنش وقتي داري چاي دارچيني ات و كم كم ميخوري. بدون شك هركي با خوندنش دلش قنج ميره كه اونم همچين فرصتي گيرش بياد و بتونه يه مدتي بين كتاب هاي اين كتاب فروشي سحراميز زندگي كنه.


مشاهده لینک اصلی
جرمی مرسر توی شهر کوچکی در کانادا خبرنگار جنایی است. بر اثر اتفاقاتی که برایش می‌افتد مجبور می‌شود از کانادا فرار کند و برود فرانسه. بعد از مدتی با مشکل بی‌پولی و بی‌کاری مواجه می‌شود تا اینکه به صورت اتفاقی از کتاب‌فروشی شکسپیر و شرکا سردرمی‌آورد و مسیر زندگی‌اش عوض می‌شود.
کتاب بر اساس خاطرات واقعی نویسنده از زندگی‌اش در کتاب‌فروشی شکسپیر و شرکا نوشته شده.
کتاب را خیلی دوست داشتم و جاهای زیادی باهاش هم‌حس و همراه بودم، به خصوص اینکه خودم هم تجربه‌ی کتاب‌فروشی داشتم. یکی از جاهایی که با جرج ویتمن همذات‌پنداری می‌کردم این بود که نمی‌توانم چیز‌هایی را که هنوز قابل استفاده یا خوردن است، دور بریزم.
یک جاهایی از کتاب با تفکرات ایده‌آلیستی جرج و نگاهِ تقدیرگرای جرمی مرسر خوب نبودم ولی چیزی نبود که باعث شود از خواندنش لذت نبرم
http://choobalef.blog.ir/1395/03/12/%...

مشاهده لینک اصلی
در نیمه راه میان histórica مزمن و زندگینامه، کتاب جدید، روزنامه نگار کانادایی و نویسنده جرمی مرسر یکی از کسانی که موضوعات ادبی ± ADAS طور خاص طراحی شده برای کسانی که بدون هیچ دلیل عمومی به این رده از سرگرمی عمل جدی از کتاب فروشی رفت و بالا بردن است به ویژه یا در اینجا یک کتابفیلم سخت است که با اشتیاق وارد و شناخته شده پیچیدگی های یکی از معروف ترین موسسات جهان چاپ و نشر نیست؟ در طول سه صد و اوج صفحات آن، مرسر ساخته شده خاطرات جذاب که در آن او را در جزئیات بزرگ توصیف پرواز که او © L همان emprendió از کشور مادری خود برای پایان دادن به convirtià © ndose به یک پناهنده má S معروف شکسپیر و آمپر؛ شرکت، یک کتابفروشی قدیمی در بانکهای سین واقع شده است که در کنار فروش رمانها، پناهندگی به نویسندگان داده می شود بدون منابع. بر اساس عنه © disparatadas حکایات، شرایط سورئال ترین و فضای کاملا خواب آور که مربوط به این نوع سناریو، جرمی مرسر می شود با مشتریان عجیب و غریب محلی و تراژدی شخصی جانبه خود را در راه که تجدید نظر به آشنا ما احساسات عمیق تر، تقویت حتی بیشتر اگر آن را متناسب با دلبستگی در حال حاضر عظیم است که هر یک از ما می تواند به جهان فوق العاده کتاب.

مشاهده لینک اصلی
من می خواستم این کتاب را دوست داشته باشم. واقعا واقعا می خواستم این کتاب را دوست داشته باشم. فرانسه + کتاب فروشی باید یک راه مطمئن برای گرفتن چهار ستاره از من بود. ولی. نویسنده بیش از حد بر روی زندگی 20 ساله اش تأکید کرد (یک راه مطمئن برای گرفتن یک ستاره از من). من دوست داشتم بیشتر درباره جورج، صاحب / مالک شکسپیر و آمپر؛ شرکت، اما این قطعات خیلی کوچک و دور از هم بودند.

مشاهده لینک اصلی
شکسپیر و شرکت در پاریس، در سایه Notre Dame، یکی از مشهورترین کتابفروشی ها است. کتابفروشی اصلی، اغتشاش بسیاری از بزرگان ادبی مانند جیمز جویس، ارنست همینگوی و گرترود استاین بود، اما صاحب افسانه ای، سیلویا ساحل ، پس از جنگ جهانی دوم آن را بسته شد. جورج ویتمن کتابفروشی خود را در دهه 1950 افتتاح کرد و در نهایت نام خود را به شکسپیر و شرکت تغییر داد و اگرچه این دومین تجسم فروشگاه آن نام است، جو و شیوه عجیب و غریب همچنان بسیار باقی مانده است همانند نویسندگان پرشور هنوز مکان را فرا می گیرند و حتی برای سالها در آنجا باقی می مانند و در تختخواب به سر می برند. جرمی مرسر یکی از نویسندگان بود که از تهدید مرگ از یک جنایتکار فرار کرده بود که او به طور غریزی در کتابی نوشته شده بود که او نوشته بود و یکی از کسانی بود که باقی مانده بود، دوستی نزدیک با ویتمن را به وجود آورد. او باقی ماند چند سال است و این داستان آن زمان تقریبا پریده است که او آنجا گذراند. دمدمی، گاهی اوقات تکان دهنده، گاهی تلخ، همیشه سرگرم کننده این کلاسیک از زیر فرهنگ ادبی ادبی پاریس است.

مشاهده لینک اصلی
Ø ± O§O³OªO، O§UU \"U † O§O²O، o'O§O§U ... UOeO O'OU ‡ Ø ° Ø ... کاربر ± Ù ‡ UU\" U © U ... U UOE © Ù Ú © Ø ± ... O¹O§OOª OU ... Ù Ù † Ù ‡ ± OO O§UOeOª O§O²O، O®UO'U ... O§UU ... ای \"U † Ù ‡ Ø UOE §UU † Ù ‡ U، OO ± Ú © Ù ... Ù Ú © U © Ø ± UOE OU ... OªUU، O¹ OUOeO'OªO ± Ù † UOE الناز UO'OªU O³OU © † o'OO§O'OªU ...

مشاهده لینک اصلی
یک دوست که در Clinic Mayo در روچستر مین کار می کند، ماه گذشته من را ترک کرد تا به من بگوید که فقط خواندنش را تمام کرده بود. «بله، همه در حروف کوچک هستند. او گفت که این داستان واقعی یک روزنامه نگار سابق پلیس بود که از کارش فرار کرده و بعد از تهدید مرگش به پاریس فرار کرد و هر دو پناه و یک جهت جدید در زندگی در یک کتابفروشی مشهور پیدا می کند. اولین فکر من این بود: â «راستی، درست است که صدا می زند، خیلی خسته کننده است». بنابراین بلافاصله این کتاب را در فهرست نگهداری من در کتابخانه عمومی محلیم قرار دادم. و â € œtime در آنجا نرم بود: اقامت در پاریس در شکسپیر و آمپر؛ شرکت \"توسط جرمی مرسر در حال حاضر در لیست من از علاقه مندی های طول عمر است. در انتهای یک فصل در مورد سه چهارم از طریق، در صفحه 142 از نسخه سخت افزاری من بود، که من باید متوقف شود و می گویند، وای، من عاشق این کتاب. دانستن این زمینه ممکن است مانع تاثیر آن در اینجا شود، اما این شامل صاحب پیری، جورج ویتمن می شود. مرسر می نویسد: â € œOf البته. چی فکر میکردم؟ به جای پایه گذاری برای محافظت از کتاب فروشی، ما منتظر بودیم که دخترش برود، جورج هرگز اجازه ندهد، بنابراین ما در حال خرید یک آپارتمان بودیم. این همه آنقدر واضح بود. ما از طریق سوراخ خرگوش و به جهان شکسپیر و شرکت بودیم که در آن پایین، سفید است و هیچ چیز طبیعی نیست. جورج، بنیانگذار و صاحب فروشگاه، یک مرد غیر عادی در اواسط او است 80s - یک تولد آمریکایی که با سرمایهداری و زندگی آمریکایی به طور کلی خلع سلاح کرد و بعد از خدمت سربازی در جنگ جهانی دوم تبدیل به یک کلاهبرداری در جهان شد. او کمونیسم را در قالب درستی درک کرد. سفرهای او، ما یاد می گیریم، او را به پاریس هدایت کرد، جایی که او به طور شگفت انگیزی حل و فصل کرد و کتاب فروشی را باز کرد. همانطور که رشد کرد، نام او را تغییر داد و شکسپیر و آمپر؛ شرکت، یک نام یک کتابخانه قبلی است که توسط یک زن تاسیس شده و توسط آن عمل می شود تا زمانی که آلمانی ها در طول اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم با او درگیر شدند. کتاب فروشی هنوز وجود دارد. در واقع، آن را حتی یک صفحه فیس بوک (https: //www.facebook.com/pages/Shakes ...) و وب سایت (http://www.shakespeareandcompany.com/).Mercer، نویسنده کتاب ، دو رمان حقوقی را به زبان بومی کانادا نوشت، اما در کتاب دوم او قراردادی را با یک منبع، یک جنایتکار شناخته شده و از نام این مرد استفاده می کرد. خیلی خوب نیست این جنایت شناخته شده اجازه می دهد تا شناخته شود که مرسر باید ترش شود - در نوع سرخ شده یا مرده، برای داستان داستان درخشان خود را نادیده گرفته شده است. با این حال خیلی جوان با یک زندگی طولانی انتظار پیش از او، مرسر ناپدید شد و در پاریس فرود آمد. یک روز در حالی که راه رفتن در خیابان ها، بیکار و فکر کردن به آنچه که پس از کاهش عرضه پول خود را از دست داده است، او پناهگاه در داخل شکسپیر و شرکت برای فرار از باران ناگهانی سنگین باران است. یک زن جوان که در آنجا کار می کند، او را به چای روز جمعه کتاب فروشی دعوت می کند، و او راه حل موثری را برای نگرانی های در حال رشد خود پیدا می کند. در طول تاریخ، کتاب فروشی که در خیابان 400 ساله Cathà © drale قرار دارد نوتردام د پاریس برای نویسندگان یک مغناطیس بوده است - بعضی از معروف و یا بسیار مشهور است، همراه با برخی از افرادی که در رویاهای خود نویسندگان و شاعران بزرگی هستند. جورج یک کشتی سستی را اجرا کرد، به این رویاگران خیالی اجازه می داد خواب به صورت رایگان در تخت در سراسر کتابفروشی به اندازه یک شب یا به طور نامحدود. بدون دوش، بدون آب گرم، حفظ حریم خصوصی بسیار کم است. رایگان یک کمی از نامزدی است. انتظار میرود این رانندگان از بسیاری از کشورها برای کمک به باز کردن و بستن فروشگاه روزانه و کمک به تمیز کردن آن کمک کنند. انتظار میرود که آن زمان نرمی باشد. خواننده را به زندگی در میان ناسازگاریها در پاریس سوق می دهد و یک نگاه اجمالی به بی خانمانی، مزیتی از فرصت ها و کار سیستم برای زنده ماندن. در طول راه، بعضی از مردم عشق، گاهی اوقات طولانی و ازدواج، اما کوتاه و قلب شکستن. برخی از آنها مانند بسیاری از دیگر قبل و بعد از آن، شکسپیر و شرکت به عنوان خانه و لنگر خود را به تصویب رسید. بر خلاف بسیاری از دیگران پیش از او، او ارتباط نزدیکی با پیری جورج، ایجاد اعتماد به نفس و رفتن به مقیم داشت، هر چند که جاده سنگی، آشفته و غیر قابل پیش بینی بود - که همه منعکس کننده ی خصوصیات جورج است. پس مرسر با زندگی اش چه می کند؟ با عرض پوزش، شما باید این کتاب را بخوانید. این هم یک کتاب در تاریخ فروشگاه است و هم درس خواندن و درک عمیق. این کتاب به یاد داشته باشید.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شکسپیر و شرکا


 کتاب شرفنامه (تاریخ حفیظ الله خانی)
 کتاب The Woman in Me
 کتاب یک دست گلف با پدرم
 کتاب خاطراتی از دنیای پزشکان و پرستاران
 کتاب شفق در خم جاده ی بی رهگذر
 کتاب طبیعت بیجان با صدف ها و لیمو