کتاب متعهد (آشتی با ازدواج)

اثر الیزابت گیلبرت از انتشارات هرمس - مترجم: مهرداد بازیاری-بهترین خود زندگی نامه ها

تعهد: یک اسکپیک صلح با ازدواج یک کتاب 2010 است که توسط الیزابت گیلبرت نوشته شده است که به عنوان یک کتاب پیوسته به کتابش خورده، دعا، عشق است. الیزابت گیلبرت عاشق فلیپه، مردی با نژاد برزیل شهروندی استرالیا بود که در اندونزی زندگی می کردند. اقامت در آمریکا، این زن و شوهر به وفاداری ابدی به یکدیگر، اما همچنین سوگند به هرگز، هرگز، تحت هیچ شرایطی قانونی ازدواج کرد. (هر دو آنها بازماندگان از طلاق های بد قبلی بودند.) اما پیش بینی یک روز در قالب دولت ایالات متحده مداخله کرد، که پس از غیبت غیر منتظره فیلیپه در یک گذرگاه مرزی آمریکا، دو زن را انتخاب کرد: آنها می توانند یا ازدواج کنند یا فلیپه مجاز به ورود دوباره به کشور نخواهد بود. گیلبرت، به طور موثر به همسرش محکوم شده بود، با تامل در این موضوع به طور کامل با ترس از ازدواج، با تلاش همه جانبازانش از طریق تحقیقات تاریخی، مصاحبه ها و انعکاس های بسیار شخصی که در واقع این نهادهای قدیمی استوار است، کشف کرد.


خرید کتاب متعهد (آشتی با ازدواج)
جستجوی کتاب متعهد (آشتی با ازدواج) در گودریدز

معرفی کتاب متعهد (آشتی با ازدواج) از نگاه کاربران
وقتی خواندن خوردن، دعا، دوست داشتن چند سال پیش، به یاد داشته باشید به فکر خودم فکر می کنم: الیزابت گیلبرت خنده دار و شیرین است و بسیار بسیار جالب است، اما مطمئن نیستم بخواهم با او ازدواج کنم. چون شما می دانید ، او به نظر می رسد نوع نیازمندان. و نوع بیش از حد dramatizing، و شاید فقط کمی آجیل. همانطور که معلوم است، خانم گیلبرت کاملا خودش را همانند میبیند. نه تنها او نمی خواست با کسی مانند او ازدواج کند، او نمی خواست که ازدواج کند - و مطمئنا نمی خواست او را کمی از آجیل به فرد دیگر ببخشد. اما پس از آن عاشق برزیلی Felipe، سوغات سفر او به بالی، از سوی امنیت ملی برای خارج شدن از کشور از ویزای 90 روزه به بیرون از کشور منتقل می شود تا بتواند با لیز باشد. و تنها راه برای زندگی کردن با هم (در آمریکا) برای لیز و فیلیپه برای ازدواج است. بنابراین، در حالی که آنها منتظر پرونده خود از سیستم دادگاه فدرال هستند، لیز فرصت می دهد همه چیز را در مورد ازدواج بخواند، امیدوار است دوستی با مفهوم بیگانه، قبل از آنکه به طور کامل به اعماق ترسناک و بی کفایتی اش ادامه دهد. اما اقرار من : زمانی که ازدواج کردم از ازدواج نمی ترسیدم و هنوز هم بسیار علاقه مند به موسسه هستم. بنابراین گاهی اوقات من گیلبرتس را در نظر داشتم که ترس و اضطراب داشتم و می خواستم به او بگویم که مدتی است که از دکو اف ام استفاده می کنم. اما یکی از دلایلی که من واقعا دوست دارم نوشته گیلبرت را دوست دارم این است که او ایده های خاصی را ارائه می دهد که به نوعی من را نیز جذاب می کند. مثل خیانت: همانطور که وی اشاره می کند، مردم همیشه می گویند: \"من برای این برنامه برنامه ریزی نکردم. آن را فقط به اتمام رسانده بود، @ مثل یک اعتصاب رعد و برق در روز آفتابی بود. اما این افراد نیستند، مردمی! گیلبرت این تحقیق را انجام داده و به نظر می رسد شما آن را برنامه ریزی کرده اید. مرتب سازی بر با راه های احمقانه ای که دوستان نزدیک و نزدیکان خود را با همسر خود در ارتباط با زندگی خود می گذرانید، بسیار باهوش هستید. من این چیزها را جالب میدانم یکی دیگر از بخش های مورد علاقه من QUITE بود بسیاری از آن را unboning از @ marriage @ ماموریت که در مورد آن من WAY بیش از حد از محافظه کاران اجتماعی شنیده ام. (باز هم، نه. ازدواج همان چیزی است که همیشه وجود داشته است: یک راه مدیریت نگرانی های صرفا سکولار مدیریت ثروت، مالیات، امنیت شخصی و پرورش کودکان است. صلح فقط افزودنی های گاه به گاه توسط برخی گروه های فرهنگی است.) من اشتباه می کنم: من متعلق به یکی از این گروه ها هستم و آن را بسیار مقدس برای من می دانم، اما این بدان معنی نیست که باید برای همه باشد.) بنابراین، لحظات هیستری اندکی در اینجا و آنجا وجود دارد؛ هنگامی که تحقیق خشک می شود، کمی تدیوم می شود. اما بسیاری از بیت های شگفت انگیز و خوش شانسی برای خواننده، الیزابت گیلبرت این همه چیز را با راه های هوشمندانه و خنده دار خود نوشت. من آن را بسیار دوست داشتم.

مشاهده لینک اصلی
آه لیز. من واقعا میخواهم شما را دوست داشته باشم. در اینجا شما می توانید یک داستان نانسی به نام خاطرات وحشیانه ای بنویسید که در ابتدا به نظر می رسد یک ایده عالی است (@ cynic ازدواج در نهایت ازدواج !!!! @ می شود)، اما در واقع آن را فقط باعث می شود شما مانند چربی نازک وحشی اپورتونیست (@ من نمی تونم باور کنم امنیت داخلی باعث می شود من عروسی برزیل را ازدواج کنم! بنابراین، من باید این مشکل را برای مدت سه سال در خارج از کشور در مورد چاپگر من چاپ، بنابراین من می توانم کاملا احساسات من در یکی دیگر از راحت ترین پرفروش خاطرات 280 صفحه !!! @) علاوه بر این، شما به طور غلط در پوششی که @ peace @ @ را با یک موسسه اجتماعی انجام می دهید تبلیغ می کنید، که هرگز نتوانستند صلح برقرار کنند. من این را تحریک کننده می بینم و اگرچه من به ویژه موضوع این کتاب را با توجه به این که من به زودی ازدواج می کنم قدردانی می کنم، هنوز هم فکر می کنم که شما برای کسی که بیش از 40 سال دارد و به فروش می رسد، یک میلیون دلار از کتاب های چاپ شده است. بله، شاید من حسادت کنم، و احتمالا من فیلم فیلمی شما را میبینم @ Eat Pray Love @ به هر حال، اما من فقط قسم می خورم چون جاویر باردم در آن است. نه چون من تو را دوست دارم

مشاهده لینک اصلی
من خوشمزه بودم و بعضی از استدلال ها راجع به ساختار پروسس او یا عمق استدلالاتش را خواندم، اما هیچ چیز خیلی شنیعی نداشت تا من کتاب را تا صفحه 164 قرار دهم. در این بخش گیلبرت چند صفحه را برای پرواز آمریکایی اختصاص می دهد زنان در حال تغییر درک درباره ازدواج هستند. واقعا این تظاهرات ناقص است که به کارهای پیشگامانه بتی فریدهن، The Feminine Mystique. گیلبرت می نویسد،She (اینجا گیلبرت به مادربزرگش اشاره می کند) خوشحال بود چون او یک شریک داشت و به همین علت آنها با یکدیگر همکاری می کردند و به طور عمیقی در آنچه که آنها در حال ساخت بودند باور داشتند و به این دلیل که او را شگفت زده کرد در چنین وظیفه ای من نمی خواهم مادر بزرگم یا نوئیس را توهین کنم، با این که باید حقیقتا باید در زندگی خود چیزی برای زندگی بهتر (چیزی بیشتر از تقریب نزدیک شدن، شاید آرمان های من و آرمان های من) باشد. من همچنین امتناع می کنم که تمایل به مرکز شوهران خود، منعکس کننده یا منعکس کننده آسیب شناختی در این زنان است. @ page 165 پس از خواندن این مقاله، تقریبا این کتاب را برای خردم گذاشتم. من قطعا مجبور بودم آن را برای مدت زمان طولانی قبل از بازگشت به آن و زمانی که من آن را با یک میکروسکوپ ریز تنظیم شده برای نقص کتاب بود که تا آن نقطه من بود نادیده گرفته شده است. می بینید، مادربزرگ و نوئل در ازدواجشان شاد هستند، شرطی که گیلبرت، برای همه کسانی که در مورد آن می رود، نمی تواند درک کند. او باید آن را ترک کند. او می گوید او او را وادار به توهین نمی کند. در حقیقت، بسیار تناسبی از این گذر، نشان می دهد که او فکر می کند که خودشان را محدود کرده اند و او، با انتخاب متفاوت، بهتر می داند. چرا او احساس می کند نیاز به گفتن است که او مخالفت خود را با رفتار خود پاتولوژیک می گوید، در حقیقت با انکار گفتن آن، او آن را گفته است؟ این تفسیر تمام استدلال های من را با این کتاب تکمیل می کند که من خلاصه می کنم: 1. گیلبرت ناله است. این بدون شک خود شکایی است که Memoir نام بد را می دهد. برای رفتن به همراه ناله من باید اعتماد کنم که نویسنده به خودش غرق می شود و ما با هم درباره ماهیت بشریت می نویسیم. نه اینجا اینجا 2. او به نظر می رسد در حلقه ای بین طلاق های بد و ترس از مجددا ازدواج - خوانندگان خود را به ارمغان می آورد به بازبینی این موضوعات دوباره و دوباره بدون کشف هر زمین جدید و یا قرار دادن هر عقیده جدید، مرتبط است. 3. هیچ مرجع وجود ندارد. او تصمیم گرفته است تا برخی از تاریخ را بیابد و یک کتاب جذاب را بنویسد که در آن واقعیت و روایت شخصی در مورد یک موضوع خاص a la Bill Bryson یا Mary Roach متصل می شوند، اما بر خلاف این دو نویسنده معتبر، تحقیق گیلبرت در متن و یا در یک کتابشناسی و نه با روایت شخصیت جذاب و رواج دارد. که من را به # 44 منجر می کند روایت های شخصی شخصیت او شخصیتی نیستند. او به نظر می رسد ترس از انتشار اطلاعات بیش از حد است. اگر شما نمیخواهید جزئیات بدهید، نباید در مورد موضوع در حال نوشتن نوشت. به من بگویید یک داستان برای نشان دادن نقطه خود، ایجاد یک صحنه غنی و منجر به من وجود دارد - می دانم که او می تواند آن را انجام دهد، همانطور که او در خوردن، دعا، عشق بسیار خوب انجام داد، اما در اینجا صحنه های او در زیر وزن موعظه خود را یا نگرش خود را وسواسی. در واقع GIlbert خلاصه کتاب خود را، @ این کتاب کامل - هر صفحه ای از آن - تلاش برای جستجو از طریق تاریخ پیچیده از ازدواج غرب، تا زمانی که من می توانم پیدا کردن یک مکان کوچک از راحتی در آنجا برای خودم @ pg 265 اگرچه من استدلال می کنیم که ما صرف صفحات بسیار زیادی در مورد هومونگ که هیچ بخشی از تاریخ ازدواج غربی را ندارند، دور از تمرکز بر ازدواج غرب غرق شدیم. همچنین می خواهم اشاره کنم که گیلبرت تنها چند نقل قول را با ما در تحقیقاتش به اشتراک گذاشت، در حالیکه او یک مطالعه عمیق در مورد اینکه او در واقع به صفحه ی یک مطالعه ی عمیق درباره ی نوروز خود بود، انجام داد. احساس کردم که گیلبرت از من به عنوان متخصص طب فیزیکی بی نظیر و ناخوشایند من استفاده کرده و تنها قلمرو جدیدی که کشف کردیم این بود که چقدر کم ارزش خودمان است و چقدر برای آن عذرخواهی کردیم. من برای او آرزوی موفقیت در ازدواج و کار حرفه ای خود را دارم، اما من دیگر نمی توانم از نوشتن خود برداشت کنم. دو مورد بیش از اندازه کافی بوده است.

مشاهده لینک اصلی
من اعتراف می کنم، من هرگز نوشیدم، دعا، عشق. من در دعا بستم و هرگز خارج نشدم اما من می خواستم دیدگاه او را درباره ازدواج (و ازدواج های دوم) بخوانم پس از آنچه که من به خاطر سپردن طلاق واقعا وحشتناک بودم. من متوجه شدم که این بررسی ها بسیار عالی است، اما همچنین می دانم که ستایش های زیادی برای E، P، L وجود دارد، بنابراین ممکن است برای زندگی سخت باشد. از تجربه قبلی، خودم شکیبایی در مورد ازدواج داشتم. من فکر می کنم این روز و سن، آن را با بسیاری از مردم بسیار خوب است. واقعا جالب بود که او را در موقعیتی قرار دهیم که در آن ازدواج دیگر تنها راهی است که با شریک زندگی خود Felipe می شود، سپس برای رسیدن به آرامش با او در سفر قرار می گیرد. هرگز گزینه ای برای ازدواج با او نبود، اما او نگرانی هایی را داشت که از طریق آن کار می کرد. حقایق جالب و مصاحبه با مردم در سفرهای خود را در طول این کتاب. او چیزهای زیادی در آنجا داشت که قابل مقایسه بود و این چیزی است که من بیشتر از همه درباره این کتاب دوست داشتم. برای همه؟ نه، اما من فکر می کنم هر کس که در یک رابطه بوده یا در حال حاضر در آن باشد می تواند چیزی را از این خواندن دور کند.

مشاهده لینک اصلی
در حالی که من تنها در میان این کتاب است، احساس کردم گیلبرت با خوشحالی از همه دلایل اینکه ازدواج او شکوفا خواهد شد، تحقیق خواهد کرد و من نمی خواهم. من در اوایل دهه ی 20 بودم، در 20 سالگی ایشان با یک مرد ازدواج کرده ام، و احساس می کنم گیلبرت خیلی ازدواج را تحقیق نمی کند، چرا که او دلایلی است که فلیپه برای او مناسب است. اگرچه این خاطره است و برای نوشتن آن به او قدرت می بخشد، من به قضاوت خاصی نسبت به کسانی که از ما بیرون هستند، احساس می کنیم که با تمام درس های زندگی ارزشمندی که به لحاظ روحانی روشن شده اند، به طور ناگهانی منجر به پایان شادی او خواهد شد. ازدواج با جوانان (همانطور که من انجام دادم) @ بیش از حد غیر مسئولانه، کمتر خودآگاه، بی دقت و کمتر از لحاظ اقتصادی پایدار است از زمانی که ما بزرگتر @، در حالی که این ممکن است درست باشد، او ممکن است این چیزها را در سن جوانی داشته باشد اما آن را نمی گویند که همه است، و آن را نمی گویند که همه محکوم شده بودند مگر اینکه به 40 سالگی ما و یک ازدواج دوم، که به ظاهر به طور خودکار شما را عاقلانه و دنیوی مهم نیست. من عاشق EPL، و هنوز هم به Gilbert احترام به عنوان یک نویسنده با استعداد. کلماتش به زیبایی با هم درهم می آیند که باعث می شود خواندن آن راحت باشد. من معتقدم همه کسانی که داستان عاشقانه دارند می خواهند به جهان بگویند چرا آنها خوش شانس ترین و شادتر از این سیاره هستند، این همان چیزی است که من احساس می کنم این خاطرات انجام شده است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب متعهد (آشتی با ازدواج)


 کتاب گول جانیم
 کتاب افراط در اختلاف
 کتاب هزار زندگی بهتر از یک زندگی
 کتاب اذرخشی بود انگار
 کتاب کهنسالی
 کتاب هزار چم